...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

« سهم من از عبور تو پس‌لرزه بود و بس ... »

( استاد عزیزم « نوید جان » بینهایت سپاسگزارم که با خلق شاهکار « بی‌انتهای من » 


شوق سرودن این غزل-مثنوی رو درونم ایجاد کردین و با راهنمایی‌های خالصانه‌تون


مثل همیشه در تک‌تک لحظات سرودن همراهم بودین )








« سهم من از عبور تو پس‌لرزه بود و بس ... »




در انتظار لحظۀ ناب رسیدنم


دلتنگ جرعه جرعه تو را سرکشیدنم



طومار گنگ فاصله را تا به انتها


صد بار دوره کردم و ماندم در ابتدا



سرمشق خاطرات تو آغاز تازه شد


پژواک نام پاک تو اعجاز تازه شد



گنج نهفته در دل ویرانه‌های جان


معیار اعتبار منی در دلم بمان



با شوق اکتشاف تو آغاز می‌شوم


خاکم که در حریم تو ممتاز می‌شوم



مرداب راکدم که به دریا رسیده‌ام


دریا به بیکرانی روحت ندیده‌ام



همراز پرسه‌های غریب شبانه‌ام


من رهسپار راه تو با هر بهانه‌ام



در خلسۀ نگاه تو مصلوب می‌شوم


در هجمۀ خیال تو مغلوب می‌شوم



اعجاز تازه‌ای به عصای‌ تو می‌شوم


آمین لحظه‌لحظه دعای تو می‌شوم




***************



در رفت و آمدی که نشانی ز حکمت است


گهوارۀ حضور تو بی‌شک کرامت است



گیرم سؤال زندگی‌ام پاسخی نداشت


تقسیم و ضرب و جمع تو با من غنیمت است



حالا که پر کشیده دلت از هوای من


ردی که مانده جای تو بغض و ملامت است



در زیر بار حادثه خطی شکسته‌ام


تنها یقین من که تویی راست‌قامت است



آواره بی تو راهی صحرای محشرم


هر لحظه‌ام بدون تو نقش قیامت است




***************



سهم من از عبور تو پس‌لرزه بود و بس


روحم کویر زخمی هرروزه بود و بس



در سجده‌گاه  من اثری از ظهور توست


خلق من از صلابت حس حضور توست



عالم اگر به حرمت آدم سرشته شد


تقدیر من به حرمت نامت نوشته شد



روح دوباره‌ای که به خاکم دمیده‌ای


تجدید بیعت از دل و جانم شنیده‌ای



تبعیدی زمینم و در سایۀ دعا


هم‌ریشه با تو هستم و همسایه با خدا




1392/02/17

نظرات 9 + ارسال نظر
سجاد خزایی سه‌شنبه 25 تیر 1392 ساعت 16:44 http://darpendar.ir

گیرم سؤال زندگی‌ام پاسخی نداشت

تقسیم و ضرب و جمع تو با من غنیمت است

درود سه باره

چقدر هم فعال هستید خدارا شکر

بهترین ها

درود سجاد جان
ممنونم
شرمنده میکنین
لطف کردین وقت گذاشتین و خوندین
موفق باشید

سعیدتابان جمعه 17 خرداد 1392 ساعت 10:31

تبعیدی زمینم و در سایه ی دعا
هم ریشه با توام و همسایه با خدا

سلام ندا جان

بسیار زیبا و پخته بود,لذت بردم

مانا باشی

درود سعید جان
ممنونم که با وجود مشغله زیاد باز یادی ازم کردین
لفط و محبتتون همیشه شامل حالم بوده

پاینده باشید

Farshad Maleki پنج‌شنبه 9 خرداد 1392 ساعت 09:57

Be nazaram fazaye kheili ghashangi dasht va besyar lezzat bordam.Be omide didan va khandane sherhaye zibaye digar az shoma.Be rahe khodetoon edame bedin ke zendegi ba sher zibatar mishavad.

سلام استاد ملکی عزیز
ممنون از اینکه وقت باارزشتون رو صرف خوندن خط‌خطیای من کردین
حضورتون باعث افتحارمه

برقرار باشید

نسرین دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 12:02 http://clhk.blogfa.com

سلام عزیزم
زیبا ..... دلنشین نوشتی
قالب وبلاگت هم آرامش خاصی داره
برات از خداوند بهترینها رو آرزو می کنم
دوست داشتی بهم سر بزن

سلام نسرین جان
ممنون از انکه سر زدین و وقت گذاشتین برای خوندنش
حتما با کمال میل
برقرار باشید

مریم (آرزو ) حامی دوست یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 20:40 http://ashkhayearezoo.blogfa.com

زیبا نشست ممنون

درود آرزو جان
خوشحالم کردی سر زدی
ممنون

مجید شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 11:27

بسیار از اشعارت مخصوصا این آخری لذت بردم من تبحری در شعر ندارم ولی همین قدر که احساس خوبی به آدم میده نشون دهنده توانایی شاعره. امیدوارم این مسیر پیشرفتت سریعتر و هموارتر طی بشه.

درود مجید جان
بینهایت سپاسگزارم از اینکه قابل دونستین و وقت باارزشتون رو به خوندن دلنوشته‌هام اختصاص دادین
باعث افتخاره برام که از همراهی دلگرم‌کننده‌ و نظرات ارزشمندتون بهره‌مند هستم

حضورتون مستدام دوست عزیزم

دایی یدی جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 09:31

سلام ندا جان
شعرات رو خوندم خیلی خوب بود. از سبک شعرت خیلی خوشم اومد و برای من خیلی دینشین بود و امیدوارم در اینده نزدیک کتاب شعری از تو چاپ بشه
به امید آن روز

وااااااااااااااااااااااای
خدای من
سلام دایی جان
از خوشحالی دارم بال درمیارم
ممنون که برای خوندن دلنوشته‌هام وقت گذاشتین
ممنون که همیشه حمایتم میکنین
نمیدونم واقعا چطور تشکر کنم
امیدوارم روزی بتونم گوشه‌ای زحماتتون رو جبران کنم
سایه عالی مستدام

احمد دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 ساعت 09:10 http://siran92.blogfa.com/

درود بانو نامدار
بسیار زیبا سرودید استاد.چند باری خواندم ابتدا شرم داشتم نظر سست حقیر از زیبایی شعر شما کاسته زحمت شما افزون کند .اما دل طاقت از کف داد نوشتم شعر شما بسیار بسیار قشنگ است...

سلام احمد جان
ممنون که دوستی رو در حقم تموم می‌کنین و با حسن تعریفتون بهم انرژی میدین


محبت دوستانه‌تون ایرادات دلنوشته‌مو ندید گرفته وگرنه هنوز جای کار داره که طبق معمول باید مزاحم استاد نوید بشم و از راهنمایی ایشون بهره‌مند

ممنون که همراهیم می‌کنین
برقرار باشید

نوید یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 ساعت 01:43 http://parvaz-ta-khorshid.blogsky.com/

سلام ندا جان
بدون تعارف هر روز اشعارت پخته تر و پخته تر میشه.
انصافا غزل مثنویت به دلم نشست و عمیقا از خوندنش لذت بردم.
زبان شعرت هم هر روز یکدست تر ملایم تر و ملموس تر میشه
خوشحالم که شاهد این اوج گرفتنت هستم .
دیگه برای دیدنت باید یه دستمون رو به کلاهمون بگیریم...
برقرار باشی خواهر خوبم

سلام نوید جان
چقدر خوشحال شدم کامنتتون رو دیدم
ممنون که ذوق سرودنش رو درونم ایجاد کردین اگه غزل‌مثنوی شما نبود هرگز این دلنوشته خلق نمی‌شد.

اینکه از استاد سخن تعریفی رو بشنوی بی‌شک غرورآفرینه
امیدوارم بتونم حق شاگردی شما رو ادا کنم هرچند که قطعا نمی‌شه تمام و کمال این کار رو کرد.

امیدوارم لیاقت داشته باشم همیشه زیر سایه‌تون بیاموزم که دانش شما رو کرانه‌ای نیست و این سعادتی است بی‌همتا برایم.

جاوید باشید استاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد